فرهنگ رسانه

فصلنامه تحلیلی و پژوهشی ارتباطات اجتماعی

فرهنگ رسانه

فصلنامه تحلیلی و پژوهشی ارتباطات اجتماعی

نقش رسانه ها در شکل دهی فرهنگ عمومی

نویسنده : دکتر عبدالرضا رحمانی فضلی

رسانه ها با تحولاتی که در جنبه های مختلف از بعد فن آوری تجهیزاتی و حجم و روش داشته اند به عنوان حاملان و منتقل کنندگان پیام می توانند در ساخت فرهنگ عمومی باورها و افکار عمومی موثر باشند. آنها بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی عقیدتی و فرهنگی امکان حضور را در همه نقاط جغرافیایی پیدا کرده اند. این بحث مورد قبول و پذیرش همه دست اندرکاران امر فرهنگ است . اما اینکه در فضا و شرایطی که ما در آن هستیم چگونه از این امر می توانیم در جهت فرهنگ عمومی مورد قبول و منطبق با اهداف و سیاست های تعیین شده یک حکومت با جهان بینی و ایدئولوژی خاص موثر واقع شیوم و از آن بتوانیم بهره برداری خوبی داشته باشیم موضوعی است که مقاله حاضر به آن می پردازد. یعنی به صورت خاص بحث صدا و سیما و نحوه عمل آن در فرهنگ عمومی را مورد بررسی قرار می دهد. تلقی ما این است که فرهنگ عمومی یک پدیده پویا است و سکون در آن معنا ندارد و هر روز با اخترعات اکتشافات نظریه پردازی و رفتارهایی که دردنیا در ابعاد مختلف شکل می گیرد فرهنگ عمومی پذیرای این رفتارها و پذیرای این تحولات و دگرگونی ها هست .

بنابراین کسانی که اثر و تأثیرگذاری بالاتری در این فرهنگ داشته باشند می توانند در شکل دهی فرهنگ عمومی موفق تر باشند. اثر در فرهنگ عمومی با استفاده از ابزارهایی است که آن ابزارها امکان این تأثیرگذاری را معین می کند> مطبوعات به عنوان یکی از ابزارها و صدا و سیما به عنوان یک ابزار دیگر در این راستا مطرح است . و چون نفوذ حضور> نحوه بیان و شکل انتقال پیام در رسانه صدا و سیما به طرز ویژه ای است که مخاطب را می تواند با انواع و اقسام شگردها و روش هایی که در آن هست به خود جلب کند این رسانه می تواند در نحوه تغییر دگرگونی در فرهنگ عمومی پرنفوذترین و موثرترین عامل باشد . ما الان در شرایطی واقع شده ایم که فرهنگ عمومی بدون در نظر گرفتن مرزهای جغرافیایی و عقیدتی دستخوش تغییر و دگرگونی است یعنی عرصه فرهنگ عمومی امروز یک عرصه کاملاً رقابتی است و کسانی می توانند در عرصه های رقابت حضور پیدا کنند که بتوانند از قانون مندی های عرصه رقابت استفاده کنند و آن قانون مندی های را خوب بشناسند و منطبق با عملکرد آن قانونمندی ها حرکت کنند. این عرصه در تمام امور سیاسی اقصادی و حتی در امور روزمره و جاری صادق است. در شناخت این عرصه آنچه اثر را بیشتر می کند این است که از طرفی پیام نگرش و ارزشی به گونه ای به عنوان فرهنگ و آن هم فرهنگ عمومی به مخاطبین ارایه شود که منطبق با نیازهای عموم جامعه باشد . یعنی جامعه نسبت به آن پیام فرهنگ و ارزش احساس نیاز بکند. از طرفی وقتی می توانیم موفق باشیم که بتوانیم آن پیام ارزش را به نحوه مطمئن و به نحوی که در مخاطب اثر بگذارد منتقل بکنیم . برای این که همه این امور به نحو احسن شکل بگیرد می بایست در عرصه ملی و در عرصه رقابتی فرهنگ عمومی دارای اهداف معین و مشخص بوده و منطبق با آن اهداف که اهداف کلان نظام است پیام را انتخاب و به نحو احسن منتقل شود. در رسانه منطبق با این امر یعنی با توجه به وابستگی رسانه با کلیت نظام و به عنوان ابزاری در جهت محقق کردن اهداف نظام تعیین هدف می شود.

اهدافی را که ما به عنوان اهداف اصلی در رسانه به عهده داریم و منطبق با آن برنامه سازی و انتقال پیام می کنیم عبارتند از

تبیین و تعمیق باورهای دینی

یعنی حکومت جمهوری اسلامی به عنوان یک حکومت دینی و ارزشی در جهت پیاده کردن احکام الهی در امور جاری اجتماعی و فردی یکی از وظایفش این است که در تبیین و تعمیق باورهای دینی مردم گام های بلندی بردارد .

بینش سیاسی عمومی جامعه

هدف دیگر این است که بینش سیاسی عمومی جامعه که هر روز در معرض قضاوت های سیاسی و انتخاب های مختلف است تعمیق و گسترش یابد . این انتخاب ها و قضاوت ها در حالی صورت می گیرد که با حجم انبوه اطلاع رسانی چه در داخل با گسترش فضای باز سیاسی و چه در خارج با گسترش رادیوها تلویزیون ها و رایانه در ارتباطا ت اینترنتی روبرو است . صدا و سیما به عنوان یکی از اهداف مهم خود باید بتواند طوری بینش سیاسی جامعه را تعمیق ببخشد که نهایتاً تمام افراد جامعه بتوانند به مرحله قضاوت تشخیص و انتخاب برسند . این به عوان یکی دیگر از اهدافی است که رسانه در جهت محقق ساختن آن تلاش می کند.

وحدت ملی

بحث بعدی به عنوان یکی از محورهای مهم رسانه ای بحث وحدت ملی در چارچوب جغرافیای سیاسی کشور است . در کشورهایی که مرکب از اجزای به هم پیوسته ای متفاوت از نظر منطقه ای نژادی و دین و اعتقادی است اگر در جهت تثبیت همگرایی و تقویت محورها و مولفه هایی که می توانند نهایتاً منجر به همگرایی بشوند تلاش نشود یقیناً به طرف واگرایی و گریز از مرکز به وسیله مناطق خواهد رف . این قوانین و قانونمندی هم در زمان مشروطیت و هم در مسیر تاریخ معاصر و هم بعد از انقلاب تجزیه شده است . هر وقت در حاکمیت مرکزی مولفه ها و محورهای وحدت دچار اشکال بشوند مناطق به طرف واگرایی پیش خواهند رفت . پس به عنوان یک اصل و هدف این موضوع در رسانه مورد توجه بوده و هست .

توسعه کلی

یکی دیگر از اهداف مهم رسانه توسعه کلی است . توسعه از ابعاد مختلف مورد نظر است . برای این که امر توسعه به صورت یک باور و رفتار عمومی قلمداد شود به عنوان یکی از اهداف اصلی سازمان مد نظر است . ما در این شرایط همیشه با این یقین و علم به قضایا نگاه می کنیم که در مسیر و در کوران رقابت های بسیار زیادی هستیم و می بایست به این رقابت ها پاسخ مناسب بدهیم . برای این که اهداف ذکر شده در رسانه با شرایط و نیازهای مختلف هماهنگ شود در چارچوب اهداف رسانه ای از نظر قالب و برنامه تقسیم بندی انجام گرفته است . در رسانه چهار روش و یا چهار رویکرد برای ارایه برنامه ها وجود دارد که موضوعات را در قالب آن اهداف در داخل این چهار رویکرد به مردم ارایه می کند. یکی از روش ها بحث اطلاع رسانی است که مجموعهای از مطالب علمی و آموزشی و مسایل ارشادی و تربیتی در قالب اطلاع رسانی عرصه و برخی از پیام ها به عنوان اوقات فراغت و سرگرمی ارایه می شود. یعنی هر چهار جنبه موضوع از این جهت که مخاطبین نیازمند این موضوعات و مطالب هستند> مورد توجه بوده است . در چارچوبی که عنوان شد با موضوعات متفاوتی روبرو هستیم که از این بعد تفاوتی بین رسانه صدا و سیما در جمهوری اسلامی با رسانه هایی که در دنیا هست وجود دارد

در جمهوری اسلامی رسانه یک ابزار نظام و حکومت و انحصاری تعریف شده است . در پرداختن به موضوعات رسانه های دنیا عمدتاً به دو موضوع و یا مقوله وارد می شوند مقوله اطلاع رسانی و مقوله اوقات فراغت و سرگرمی . اگر مباحث اقتصادی سیاسی اجتماعی و فرهنگی مطرح می شود در دل همین دو موضوع مطرح می شود که بیش از 80 موضوع را نظام به عهده این رسانه گذاشته است .

رسانه صدا و سیما علاوه بر آن دو رویکرد با چهار رویکرد اصلی و بیش از 80 موضوع مختلف روبرو است یعنی علاوه بر این که باید اوقات فراغت را پر کند باید بحث آموزش و ارشاد را به عهده داشته باشد. ضمن عمل اطلاع رسانی بهداشت مردم حفاظت ا ز جنگل ها و مراتع رفتار جمعی جامعه و اعتیاد روابط ایران و آمریکا < ایران و اروپا را هم به عنوان یک موضوع مورد توجه قرار دهد حالا همه اینها در شرایطی اتفاق می افتد که رسانه از لحاظ رقابتی در جامعه امکان رقابت ندارد زیرا یک رسانه انحصاری تعریف شده است آن هم با حجم عظیمی از مسوولیت ها ووظایفی که به عهده اش گذاشته شده است و این بر خلاف مطبوعات و سایر رسانه هایی است مکه این امکان برای آنها به وجود آمده است . این حجم انبوه فعالیت حداقل در بعد پخش در انحصار کامل در بعد تولید به خاطر عدم اتکاء به نیروهای بیرون از رسانه از سال های 1330 به بعد این فرصت برای عموم جامعه به عنوان هنرمندان و کسانی که می توانند در رسانه موثر باشند فراهم نشده است . یعنی تقویت حرفه ای در بیرون صورت نگرفته است . اگر مشکل تهیه کننده کارگردان و سناریو نویسی وجود دارد به این علت است که واقعاً در جامعه در بیرون از صدا و سیما این تقویت حرفه ای صورت نگرفته است . به این حرفه در 5 و 6 سال اخیر هم به صورت ضعیفی توجه شده است . بنابراین باید بخش تولید سناریو و تهیه کنندگانی در بیرون از جامعه تقویی شود و این در شرایطی اتفاق می افتد که ما با مخاطباتی تنوع و متفاوت از نظر سن جنس و سطح تحصیلات روبرو هستیم .

هم چنین آنها از نظر پراکندگی جغرافیایی و فرهنگ های بومی و منطقه ای هم متفاوتند یعنی رسانه ای با حجم انبوهی از وظایف در قالب اهدافی که در چارچوب اهداف نظام تهیه شده بدون امکان رقابت در بیرون و بدون تقویت حرفه و کمک گرفتن از اکثر جامعه در مسیر تحول و تکاملی خودش با طیف متفاوتی از مخاطبین مواجه است که ناگزیر برای برقراری ارتباط با مخاطب با استفاده از شیوه های رسانه طوری عمل می کند که ابتدا اعتماد مخاطب را جلب کند. در این رابطه صدا و سیما آنچه را که تواسنته اجرا بکند این است که تعدا شبکه ها را متناسب با وضعیت مخاطبیت آرایش بدهد. مثلاً در شبکه های تلویزیونی شبکه 1 را به عنوان هویت مخاطب عام شبکه 2 را به عنوان یک هویت آموزش و علمی با مخاطبین خاص شبکه 3 را با توجه به حجم انبوه جوانان و طبقه سنی جوان به عنوان یک شبکه جوان و شبکه 4 را به عنوان شبکه خاص و مسایل آموزشی و علمی و تقریباً نخبه گرایی تعریف کرده است و در درایو هم همین تقسیم بندی ها صورت گرفته است . رادیوی 1 سراسر به عنوان مخاطبین صورت گرفته است . رادیوی 1 سراسر به عنوان مخاطبین عام رادیوی 2 اتانی رادیوی قرآن رادیوی معارف که به زودی افتتاخ خواهد شد و رادیوهای استان ها باز با توجه به تفاوت های منطقه ای به لحاظ تفاوت در فرهنگ ها نگرش ها و باورها شبکه های ملی زده می شود. در شبکه های منطقه ای همان حرف را منتها به زبان های محلی و منطقه ای برای مردم داشته باشند. این طیف گسترده مخاطب و تفاوت در سلیقه مخاطبین سازمان را هر روز با توجه به وضعیتی که دارد و با توجه به سلائقی که مخاطبین دارند در معرض قضاوت های مستمر مردم قرار داده است . این رسانه با حجم عظیمی از ساخت و تولید برنامه معادل 160 هزار ساعت در طی سال و 5 شبکه تلویزیونی > 5 شبکه رادیویی به اضافه شبکه جام جم که به عنوان شبکه بین الملل عمل می کند به اضافه 27 رادیو به زبان های خارجی که در برون مرزی پاسخ نیازهای خارج از مرز را می دهد و چهار شبکه تلویزیونی منطقه ای که برای مناطق خارج از ایران با توجه به دگرگونی مخاطبان تخصیص داده است قادر نیست به تمام نیازهای مخاطبین پاسخ بدهد چرا ؟ چون حجم نیاز مخاطبین در طیف های مختلفی واقع شده اند که این طیف ها در بعضی از موارد به خاطر ارزش های حاکم و نظارت ها و دقت هایی که در رعایت مسایل در بعد شرعی و در بعد عرفی دارد از آن حریم ها بیرون می روند. مثلاً بحث موسیقی . به عنوان یک موضوع وقتی به موسیقی در رسانه نگاه می کنیم. از طیف صفر تا 100 اگر در نظر بگیریم . حدود 5 و 6 درصد تا 10درصدی در طیف پایین واقع می شوند که موسیقی هایی که در صدا و سیما مطرح می شود را موسیقی هایی می دانند که گوش دادن به آن حداقل دچار شبهه است . در طیف بالاتر از آن حدود 10 درصد از جوانان یا کسانی واقع هستند که باز موسیقی صدا و سیما را مطابق با خواست ونیاز خودشان تلقی نمی کنند. چرا که این موسیقی را در حد موسیقی که آنها را اقناع بکند نمی دانند. بنابراین صدا و سیما مجبور است حدی را که منطبق با عرف و ارزش مقتضیات شرعی ما هست در نظر بگیرد. شما این طیف را درهمه برنامه های صدا و سیما دارید . یعنی در برنامه های کودک و نوحوان سریالها در برنامه های دیگر همیشه با این طیف به عنوان کسانی که اقناع نمی شوند مواجه است . البته صدا و سیما با روشهای مختلف نظرسنجی ها با برقراری ارتباطات تحلیل محتوا درصدد است که بتوانند نهایتاً در یک طیفی حرکت بکند که به نیازهای مختلف پاسخ مثبت بدهد. اما واقعاً قادر به پاسخ گویی نیست یعنی هر کس ادعا بکند که می تواند در صدا و سیما بنشیند و برنامه ریزی رسانه ای بکند و نهایتاً تمام جامعه را جلب بکند امری است بسیار محال مگر این که صدا و سیما از نظر ساختار و از نظر مجوزهای قانونی شکل بگیرد که بتواند به همه جامعه در همه شرایط به وسیله ایجاد رقابت و خارج شده از انحصار جواب بدهد . که البته آن زمان هم در حریم های شرغی و عرفی محدود میشود. شما نگاه کنید وقتی یک سریال ساخته می شود و یا یک بحث طنز رادیو و تلویزیونی هست از نظر شرعی شاید اشکال نداشته باشد که این طنز به یک مقوله منطقه ای بپردازد> اما همین که در این طنز یک کمی لهجه را به سمت یکی از مناطق حالا هر منطقه ای که باشد ببرین بلافاصله با حجم اعتراضات بسیاری زیادی از آن منطقه روبرو می شیوم . محدودیت وجود دارد. یا در بعد موسیقی هایی که مشکل شرعی از نظر پخش آن نیست . اما پخش آن موسیقی در آن منطقه از زمان های قبل در ذهن مردم متبادر با بحث لاابالی گری و لهو و لعب شده است .

همین که آن موسیقی در آن منطقه پخش می شود یا اختلاف نظر و با اعتراضات مردم و روحانیت و علمای دینی آن منطقه روبرو می شود. یکی دیگر تلقی بعضی از افراد جامعه در رابطه با رسانه است که واقعاً تلقی درستی نیست . چون شناخت کاملی از رسانه ندارند و در اعتراضاتی که دارند می گویند مثلاً فلان فیلم و یا فلان سریال و فلان برنامه یا برای فلان تاریخ آماده شود و سریع هم برنامه می نویسد اما این دوستان چون با اصل رسانه و کار در رسانه مواجه نشدند توقعشان بالاتر از حد رسانه است چرا؟ برای تولید یک سریال در داخل رسانه با فاکتورها و مولفه ها و عوامل بسیار پیچیده ای اعم از لوکیشن به عنوان یک موضوع و سناریو به عنوان یک موضوع دیگر مواجه است . شما سریال ها را نگاه کنید سریال ها کوتاه و 7 و 8 و 9 قسمتی است ما هیچ وقت سریال 30 > 40 قسمتی و یا 50 قسمتی نتوانستیم بعد از سریال گرگ ها و یا بعد از سریال سربداران بسازیم چون مواجه هستیم با بخشی به نام سناریونویسی که این بخش را جامعه باید به ما کمک بدهد. وقتی سناریو درست شد تازه با موضوعی به نام بازیگر> تجهیزات و عوامل ساخت روبو است که وقتی همه این عوامل تلفیق می شوند اگر به صورت خیلی درست و بدون خطر و بدون مسأله مسیر را طی کند > ساخت یک سریال 7 و 8 قسمتی 1 سال زمان لازم دارد و ساخت سریالی مثل امام علی (ع) بیش از 5 سال زمان لازم دارد. ساخت یک سریال تلفیقی از مشاغل مختلف در داخل یک برنامه است .

چون مردم تصور درستی از ارتباط و شناخت رسانه ندارند توقعشان> توقعی است که نمی شود در زمان کوتاهی جواب داد. یکی دیگر از اشکالاتی که هست فرهنگ استفاده از این رسانه است . حجم بزرگی از ایرادهایی که در رسانه است واقعاً وقتی بررسی می شود اصلاً وارد نیست. مثلاً افراد 40 و 50 ساله داریم که به برنامه های کودک اعتراض دارند و می گویند خوب نیست . در حالی که این برنامه برای سنین بین 5 تا 14 و 15 ساله است . یا مثلاً کسانی هستند که می گویند چرا در شب های امتحان برنامه پخش کنند. نمی شود 30 میلیون نفر نادیده گرفته شود و برنامه قطع شود این به عنوان یک اعتراض در روزنامه ها و مطبوعات مطرح می شود و همه جا گفته می شود. حداقل آن این است که اگر فرزند شما این برنامه را دوست دارد شما می توانید این برنامه را ضبط کنید تا وقتی که از سر جلسه امتحان آمد این برنامه را نگاه کنید.

به هر حال این رسانه به عنوان یک رسانه بسیار مهم و به عنوان یکی از ابزارهای مهم تأثیرگذاری بر فرهنگ عمومی > وقتی موثر است که بتواند با مخاطبینش منطبق با نیازهای آنها و با روش های درست و مورد قبول برنامه را ارایه کند. صدا و سیما برای این که بتواند مخاطب را خوب بشناسد و بتواند مسایل را خوب به مخاطبین منتقل کند با کمبود امکانات در عرصه تخصص مطالب و تحقیق روبرو است . از این رو می بایست با قسمت های علمی تخصصی جامعه ارتباط داشته باشد و صدا و سیما برای این که این ارتباط را برقرار بکند در مراکز استان ها در تهران و در شبکه ها علی رغم انجام حجم عظیمی از تحقیقات نیازمند به محقق و نیازمند به اهل مطالعه و نیازمند به اهل تخصص است . در بعد فرهنگی > سیاسی و اقتصادی رسانه صدا و سیما به عنوان یک ابزار می تواند این تضادها را در درون توسعه به تعادل برساند.

به نقل از پایگاه اینترنتی شورای فرهنگ عمومی  http://www.iranpress.ir/farhang/Template1/News.aspx?NID=180
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد