نویسنده: رابرت سیلوست*
مترجم: زهره جواهری
منبع: باشگاه اندیشه 16/8/85
ما حدود 000/150 ساعت از زندگی خود را بین سنین یک و 18 سالگی سپری مینماییم. حدود 000/50 ساعت از این زمان را میخوابیم و دو ساعت از 8 ساعتی را که در خوابیم رؤیا میبینیم. به نظر میرسد خواب و رؤیا به رشد و حفاظت از حافظه بلند مدت که از فعالیتهای روزانه نشأت میگیرد مربوط میباشد.
در حدود 000/65 از 000/100 ساعت زمان بیداریمان را صرف فعالیتهای انفرادی و ارتباطات غیررسمی مستقیم با خانواده و دوستان مینماییم، و این فعالیتها نقش مهمی در رشد و حفظ (نگهداری) حافظههای شخصی افراد بازی میکند.
در حدود 000/35 از ساعتهای بیداریمان را با فرهنگ گستردهتری از فعالیتهای سمبولیک / استعاری رسمی و غیر رسمی- حدود 000/12 ساعت در مدرسه و حدود دو برابر آن با انواع مختلف رسانهها گرهی (به طور مثال، تلویزیون، کامپیوتر، فیلم موسیقی، ورزش، کلیسا، موزه) به سر میبریم. بدین سان رسانههای گروهی و مدرسه نقش مهمی در رشد و نگهداری حافظه فرهنگی ما بازی میکند.
از اینرو، در یک روز در حال رشد به طور متوسط، بین سنین یک تا 18 سالگی یک فرد جوان 8 ساعت میخوابد، 10 ساعت بیداری را به خود، خانواده و دوستان اختصاص میدهد، 4 ساعت را با رسانههای گروهی میگذراند و فقط دو ساعت را در مدرسه سپری میکند. (جامعه ما انتظارات زیای برای آن دو ساعت دارد).
امروزه جوانان تمایل دارند که زمان / انرژی بیشتری را صرف رسانههای الکترونیکی از قبیل بازیها، تلویزیون و کامپیوتر نمایند.
عواطف، توجه را به همراه میآورند و آموزش طرز رفتار را در پی دارد بنابراین رسانههای گروهی اغلب عوامل عاطفی اولیه قوی را در برنامههای خود وارد مینمایند تا توجه مردم را افزون سازند. از آنجا خشونت و تمایلات جنسی ر رسانههای گروهی عواطف اولیه به شمار میروند، بیشتر جوانان در طول بچگی با هزاران رفتار خشونت بار و مقدار زیاد تمایلات جنسی از طریق رسانههای گروهی مواجه میشوند. و این عملکرد هزینه زیادی به همراه دارد تا نشان دادن تجربههای معمولی و مثبتتر رفتارها و برخوردهای انسانها. رسانههای گروهی تمایل دارند تا به ما نشان دهند چطور شهوت انگیز نه مناسب با جنسیت خود، چطور قدرتمند و نه صلح طلب باشیم.
حمایت مالی بازرگانی در رسانه گروهی منجر به از بین رفتن نمایش موضوعات فرهنگی مهم و با ارزش شده است. به طور مثال، تبلیغات بازرگانی تلویزیون قصد دراد بسیار کوتاه، سطحی و در واقع با تعصب باشد. به علاوه، برنامههای کامپیوتری و تکنیکهای تلویزیونی ارتباطات مکانی/ زمانی طبیعی را فشرده، طولانی و یا از بین میبرد، و عامل مهمی در خلق و استفاده از حافظه بلند مدت میباشد.
مغزها و رسانه الکترونیکی: سیستمهای زیست شناختی، موضوعات فرهنگی
رشد مغز
● مغز بسیار پیچیده، اما در عین حال سادهی ما در جهان شناخته شده بیشترین سازماندهی را دارد. مغز اندام محتاط، کنجکاو و اکتشافی است که به طور فعال محیط اطراف خود را تجربه نموده و تفسیر مینماید، و برای این امر از مدلهای مختلف ادراکی و سیستمهای گوناگونی استفاده مینماید و با واقعیتی که دریافت مینماید رشد میکند. مغز، به عنوان یک اندام حیوانی اصلی، در طول تکامل در سه لایه بقایی، عاطفی و سرانجام برخوردهای منطقی رشد مینماید. بخش قشری منطقی که در قسمت جلویی مغز میباشد در اندازه و توانایی در بین مغزهای حیوانات بینظیر است، اما بخش زیرین مغزها که بخش بقایی است و هم چنین سیستمهای عاطفی در شکلگیری افکار و رفتار ما، نقش مهمتری از آنچه پیش از این تصور میشد بازی میکنند.
● مغزها از دهها بیلیون نورونهایی تشکیل یافته که با هم در ارتباطند که از طریق الکتروشیمیایی نورونهای اطراف و دورتر از طریق سیستم لولهای در ارتباط میباشد. که از این طریق پیغامهایی دریافت و فرستاده میشود. نورونهای قشری در تعداد زیادی از شبکههای ستونی نیمهخودمختار سازماندهی شدهاند که بیشتر آنها توسط تجربیاتی که از مغزها مخابره میشود قابل تغییر است.
هر فرایند مجزایی، یک عملکرد ویژه و گروهی از شبکهها عملکردهای آنها را به فرایندهای پیچیدهتری تبدیل مینماید. به طور مثال، صداها تبدیل به واج سپس کلمات، بعد جمله و سپس قصه میشوند.
● ژنتیک نقش مهمتری در رشد مغز و توانایی آن از آنچه پیش از این تصور میشد بازی میکنند. کنجکاوی و توانایی زیاد ما در حل مشکل به ما این اجازه را میدهد تا ابزارهایی از جمله کتاب، کامپیوتر و دارو را که برای محدودیتهای مغزی / بدنی ما مفید میباشد، گسترش دهیم و ابزارهای کامپیوتری الکترونیکی بسیار قوی به طور سریع فرهنگ، را انتقال میدهند. بدین سان اکنون میتوانیم داروها و تکنولوژی را به عنوان چهارمین قسمت مغز تکنولوژیکی که در بیرون از جمجمهمان واقع شده. اما به طور قدرتمندی با سه قسمت مغز بیولوژیکی در داخل جمجمه همکاری مینماید به حساب آوریم.
● آموزش، انگیزه و تجربه میتواند تواناییهای ژنتیکی را افزایش دهد. بنابراین رشد مغزی آیندهای فعال از طبیعت و تربیت میباشد. بدین سان، مهم است که والدین شخص را با دقت انتخاب نماییم زیرا از طریق آنها ژنها انتقال یافته و محیط فرهنگی کودکان پدید میآیند و این ترکیب مناسبی از زیست شناسی، تکنولوژی و جامعه است.
● مغزها طوری طراحی شده تا شبکههای قشری آن با محیطی که در آن زندگی مینماید خود را تطبیق میدهد. محیطی که کنجکاوی و حس اکتشاف را تحریک نموده و رشد یک مغز کار را افزایش میدهد. بدین سان، افراد زیادی که در بچگی از رسانههای الکترونیکی که عملکرد را در جامعه محدود میسازد استفاده مینمایند رشد سیستمهای اجتماعی مغز آنها به تأخیر میافتد. به عکس، جلوگیری از یک بچه برای کشف تکنولوژی الکترونیکی کمک به ایجاد فرد بالغی مینماید که از نظر الکترونیکی مختل شده و آن هم در جامعه الکترونیکی که این مسئه در حال افزایش است. صرف زمان بر تلویزیون و ویدئو و اینترنت و هر وسیله دیگر الکترونیکی مرحلهای است که به فرد میآموزد چه طور از وسایل الکترونیکی استفاده نماید به طور مثال وقتی میخواهیم یک ماشین را برانیم که با موفقیت یک سه چرخه و اکنون و دو چرخه را رانده باشم.
سیستمهای حافظه
● حافظه کوتاه مدت ما سپری است که به ما اجازه میدهد که واحدهایی از اطلاعات به مدت کوتاهی در ذهن نگه داریم. از آنجا که سیستم محدودیتهای زمانی / مکانی دارد باید با سرعت تکههای کلیدی مرتبط اطلاعات را در واحدهای فردی با تشخیص شباهتها، تفاوتها و الگوهایی که میتواند آن را ساده نماید ترکیب کند. بازیهای ویدئویی کامپیوتری ممکن است به خوبی برای بازیکنان آنها بدون دستورالعمل روشنی انجام گیرد و بازیکنان را به مبارزه میطلبد و شکست آنها را به مرحله آغازین باز میگرداند و پیروزی کشمکش جذاب و پیچیدهتری در محیط الکترونیکی بعدی به وجود میآورد.
● فرآیندهای حافظه کوتاه مدت ما بخش محیطی که ما درک مینماییم را تنظیم میکند. ما به چیزهایی که داخل این چارچوب هستند توجه مینماییم رسانه گروهی اغلب تصویر مناسبی از یک اتفاق را حذف نموده و اهمیت و مفهوم آن را از بین میبرد.
● کارایی سیستم حافظه بلند مدت ما به توانایی در ایجاد توالیهای طولانی را دارد
1- عملکردهای موتوری وابسته به مهارتهای اتوماتیکی (حافظه عملی) و 2- حوادث، اتفاقات مربوط به قصهها (حافظه اخباری) بدین سان فعالیتهای قصهگویی فرهنگ ما را از طریق مکالمات، جوکها، آهنگها، رمانها، فیلمها، تلویزیون، ورزشها و .. جوانها باید فرمها و تکنیکهای قصهگویی مختلف را بیاموزند و رسانه الکترونیکی میتواند به هر دو آنها کمک کند.