فرهنگ رسانه

فصلنامه تحلیلی و پژوهشی ارتباطات اجتماعی

فرهنگ رسانه

فصلنامه تحلیلی و پژوهشی ارتباطات اجتماعی

یادداشت مدیر مسئول در شماره اول

نگاه اول - برای اولین شماره : فرهنگ رسانه برای فرهنگ و رسانه

     دنیای علوم ارتباطات اجتماعی که کهکشانی از اطلاعات ، ابزارهای رسانه ایی و توده های اجتماعی است ؛ توانسته در چند دهه گذشته ، جذابیت های بسیاری را بیش از هر دوران دیگر برای انسان فراهم نماید . تا آنجایی که چند ده سال گذشته را دوران شکوفایی ارتباطات میدانند. مفاهیم ناشی از این دانش همانند رسانه ، روابط عمومی ، تبلیغات و بازار یابی آنچنان در لایه های متنوع زندگی بشری در آمیخته اند که عمده توجه متخصصان تولید فن آوری را معطوف به خود ساخته اند . اختراع و گسترش رایانه ، توسعه شبکه های جهانی ارتباطات و رویکرد جدید نخبگان به واژه  e در پس برنامه ریزی ها و تحت عنوان پسوند فعالیت های جدید اجتماعی ، اقتصادی ، آموزشی و سیاسی خویش ، نشان از اهمیت ، جایگاه و نقش این علم در دوره کنونی حیات بشر دارد ، تا آنجایی که   ابعاد متنوع این علم متکی بر توان پویای خود توانسته اند بعنوان شاخه علمی مجزا ، رخ بنمایانند .

     در این میان ، ایران نیز خواسته یا ناخواسته در راستای جریانی جهانی قرار گرفته است . اشاعه سریع بهره گیری از فن آوری های نوین ارتباطی ، بسط و توسعه انواع رسانه های ارتباط جمعی ، راه اندازی مراکز متعدد آموزش های علمی و مهارتی و ... نمایانگر توجه جدی به حوزه علوم ارتباطات اجتماعی در ایران  است . از سویی دیگر به دلیل نوپا بودن این دانش در کشور ، هنوز بخش عمده ایی از رویه ها و فرآیند های آن نتوانسته با شرایط عمومی جامعه ، سازگار و بومی گردد. لذا توسعه و پویایی بیش از پیش آن ؛ الزام به انطباق با مختصات جاری فرهنگی- اجتماعی جامعه ایران دارد .

     از آنجایی که رسانه های ارتباط جمعی نقش موثری در فرهنگ پذیری اجتماعی و همسان سازی داده های جدید دارند ،خود نیز بهترین گزینه برای نهادینه سازی مفاهیم بومی شده ارتباطات در جامعه خواهند بود . شاید بتوان در بیانی جسارت آمیز ادعا کرد ابزار های ارتباطات اجتماعی مکلفند پیش از آنکه سایر ارزشها را شناسایی و در سطح لایه های مختلف جامعه  نهادینه سازند ، باید از خود شروع می کردند و جایگاه ؛ نقش و ابعاد خویش را منطبق بر ارزشهای اجتماعی تثبیت می نمودند .

     فصلنامه تحلیلی و پژوهشی فرهنگ رسانه که هم اکنون اولین شماره آن را پیش رو دارید ، براین اساس قصد دارد با نگرشی کارکردگرایانه ، تعامل و ارتباط مجموعه مفاهیم فرهنگ و ارتباطات را در بستری از  ابعاد اجتماعی بررسی کرده و نهایت سعی خود را در ارائه کلیاتی از وضع موجود مبذول داشته و چشم انداز  ارتباطات جمعی  در ایران را نیز به صورتی موضوع بندی شده به تصویر درآورد .  محتوای شماره های آتی این نشریه بر اساس بررسی تعاملات متقابل مولفه های ثابت تحت عناوین کلی فرهنگ و ارتباطات با مولفه های متغیری چون جامعه ، اقتصاد ، حکومت ، سیاست ، علم و فن آوری ، هنر و... شکل خواهد گرفت و هر شماره در برگیرنده یکی از موضوعهای فوق خواهد بود .  رویکردی که تا بدین روز کمتر از سوی سایر نشریات تخصصی علوم ارتباطات مدنظر قرار داشته است .

     اگر این مطلب را بعنوان سیاست راهبردی نشریه بپذیریم ، لذا این نشریه ماموریت خواهد داشت تا با بررسی تطابقی نقش و رویکرد رسانه های ارتباط جمعی در ابعاد متنوع جامعه ، فرآیندهای ارتباطی نظیر روابط عمومی ، تبلیغات و بازار یابی ، اطلاع رسانی الکترونیک و مطالعات افکار عمومی و رسانه ایی را کنکاش کرده و الگو های رفتاری جاری در مدل فرآیندهای ارتباطی را بدست آورد و در همین راستا با بررسی چالش ها ، تهدیدها ، فرصتها و ... در این مدل ،  وضعیتی شفاف از شرایط کنونی ارتباطات اجتماعی در ایران را استحصال و سعی در ارائه چشم اندازی واقع گرایانه بنماید. در هر صورت تحقق آرمانهای نشریه ، قطعاً در فضایی تعاملی بین کلیه صاحب نظران و پژوهشگران امکان پذیر خواهد بود .

     هم اینک که در ابتدای راه هستیم ، چشم به راهیم که همراهانی در این مسیر همراهمان شوند تا با اتکاء بر همت آنان، دشواری های فرآروی به لذت حضور در کنار هم ، مبدل گردد.

نگاه دوم - برای شماره اول : قطره ای از دریا

     یکی از عناصر مشترکی که در تمام تعاریف فرهنگ به چشم می آید ، مفهوم انتقال الگوها میان نسلهای متوالی است . براین اساس تمامی صاحب نظران معتقدند ؛ الگوهایی در بین نسلهای مختلف ، دست به دست شده و به تدریج در وجود آنها درونی می گردند و مصرانه بر معنای انتقال تاکید می نمایند . از سوی دیگر این معنا نیز بدون در نظر گرفتن ابزار انتقال دهنده ، وجودی عینی نخواهد داشت . لذا معتقدند رسانه در ذات انتقال و انتقال در وجود فرهنگ نهفته است .

      همزمان با پیدایش فرهنگ ، نیاز به رسانه نیز در انسان پدیدار گشت . اما نمیتوان به حیث قاطع گفت که کدامیک  اولین بوده اند . در طول حیات بشر ، تاثیر و تاثر و کنش متقابل این دو چنان در هم آمیخته بوده است که باز نمی توان تشخیص داد که کدامیک توانسته تاثیری بیشتر را بر دیگری بگذارد. این در حالی است که باید بپذیریم رسانه خود نیز جدای از فرهنگ نمی باشد و لذا اهمیت رسانه در این معنا ، بیش از گذشته قوت می گیرد . محققان بی شماری بر اساس تفکرات خویش سعی بسیار نمودند که نقطه آغاز و پایانی را در تعامل فرهنگ و رسانه بیابند و در نهایت تمام آن تلاشها باعث گردید ، پیچیدگی آنان بیشتر هویدا گردد. این روابط همچون کلافی است که هر چقدر سعی در گشودن آن شود ، گره هایش  محکمتر خواهد شد .

     با نگاهی دیگر به کنش متقابل فرهنگ و رسانه ؛ نکته ایی مهمتر از روشن شدن نقطه آغازین ارتباط دو سویه آنان پدیدار میگردد و آن مفهوم اعمال مدیریت بر روند تکاملی ارتباط آنان خواهد بود . اساساً فرهنگ از بین رفتنی نیست ؛ لیکن الگوهای رفتاری آن قابل تغییر است . این تغییرات که بر گرفته از خصوصیت پویایی فرهنگ است ، بطور مستمر در حال وقوع بوده و در صورتی که نتوان بر روند تغییرات آن ، کنترل و نظارتی اعمال کرد ؛ جامعه مواجه با طیفی از تغییرات تدریجی میگردد که رفته رفته در حرکتی زیر پوستی ، الگوهایی در آستانه درونی شدن را  به رخ می کشانند و ممکن است باعث بروز آسیب هایی جدی به بنیان های جامعه گردند .در این جریان قطعاً یکی از بهترین ابزارهایی که جامعه می تواند بدان واسطه مدیریت خود را بر روند تغییرات اعمال نماید ، همانی است که همزاد فرهنگ بوده و در روندی  پویا ، دوشادوش یکدیگر ، جامعه را تابه حال رهنمون کرده اند .

     رسانه های ارتباط جمعی ، در صورتی که توان تجزیه و تحلیل شرایط و مختصات کنونی جامعه را دارا باشند و با بهره گیری از قدرت تشخیص و تمیز بتوانند الگوهای مضر و مفید را شناسایی نمایند ، مسلماً خواهند توانست قدرت جامعه را در برابر آسیبهای مخاطره انگیز ارتقاء دهند و ضمن پاسخگویی به نیازهای روز جامعه ، با گامی جلوتر  به سوی آرمانهای اجتماعی ، نیاز های کمالگرایانه تری را برای جامعه بوجود آورند و آن را به سطح بالاتری از کرامات انسانی سوق دهند . در غیر این صورت این تیغ دو دم  خود نیز از کنترل خارج شده و برنده تر از هر تیشه ایی ، بنیانهای اجتماعی را مورد تهدید بیشتر قرار خواهد داد . همانی که میتوانست نجات دهنده باشد ، خود باعث اضمحلال جامعه می گردد. لذا میتوان گفت رسانه ای توانمند قادر خواهد بود همچون محافظی هوشمند الگوهای رفتاری آسیب زا را شناسایی و با ترویج جایگزین هایی مناسب ، تاثیرات سوء آنها را به حداقل رساند و اجتماع را ایمن کند .  بدین معنا ، رسالت و ماموریت رسانه ها و دین آنها به جامعه و فرهنگ ، تبلوری عینی می یابد .

     در این شماره از فصلنامه فرهنگ رسانه ، این موضوع را با حضور صاحب نظران به هم اندیشی نشانده ایم . باشد که بتوانیم قطره ای از دریای ژرف این معنا را چشیده باشیم.

قطره ، دریاست اگر با دریاست

ورنه او ، قطره و دریا ، دریاست

همراه بمانید...

مدیر مسئول

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد