فرهنگ رسانه

فصلنامه تحلیلی و پژوهشی ارتباطات اجتماعی

فرهنگ رسانه

فصلنامه تحلیلی و پژوهشی ارتباطات اجتماعی

رسانه ها قدرت تغییر فرهنگ را دارند

روزنامه نگاران :

رسانه ها قدرت تغییر فرهنگ را دارند

چکیده گزارش بررسی نگرش روزنامه نگاران در خصوص ارتباط متقابل فرهنگ و رسانه

علیرضا اعتمادی ابراهیم فاطمی

 

مقدمه:

      مقوله ارتباط دو سویه فرهنگ و رسانه، مبحثی کاملاً روشن بوده و همواره در محافل علمی و پژوهشی سعی شده است از دیدگاه های مختلف مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. اما در این میان بررسی نگرش شاغلان خبری در رسانه‌ها می‌تواند در تبیین این ارتباط، آموزه‌هایی خاص و البته قابل تأمل را پدیدار نماید. روابط تعاملی و فرآگرد  تأثیر  و تأثر فرهنگ و رسانه هرچند امری بدیهی تلقی می‌گردد، لیکن نوع نگاه خبرنگاران به این موضوع قطعاً در فرآیند اطلاع‌رسانی رسانه ها موثر می باشد. اگر آنان معتقد باشند قدرت رسانه در تغییر فرهنگ، نامحدود است و هرگونه جریان‌سازی فکری رسانه‌ها، توان متقاعدسازی جامعه را به صورت کامل داراست، لذا آنان سعی خواهند نمود، براساس همین نگرش رفتار کرده و درصدد ایجاد تغییر بر رفتارهای حاکم بر فرهنگ برآیند ؛ اما اگر این افراد باور داشته باشند قدرت فرهنگ فراتر از توان رسانه است، لذا در تنظیم مطالب و جهت‌گیری تولیدات خبری خود، رویکردی دیگر را برخواهند گزید. لذا تفکر قالب بر روزنامه‌نگاران که محدوده‌ای شناور در این طیف مفهومی است، راهبرد رسانه را در فرآیند اطلاع‌رسانی تعیین خواهد کرد. بدین لحاظ در این شماره فصلنامه که موضوع فرهنگ و رسانه، به عنوان محور مدنظر قرار گرفته است، به سراغ روزنامه‌نگاران رفتیم تا دریابیم تفکر آنها در این خصوص است ، چیست .

    لازم است در این فرصت از آقایان محمد خرسندی و مرتضی رکن آبادی و سرکار خانم قیدی از همکاران محترم رسانه ایی که در انجام این تحقیق ما را یاری کرده اند ، تشکر و قدردانی گردد .

روش تحقیق:

    در این پژوهش 185 نفر از خبرنگاران شاغل در بخشهای خبری رسانه های ارتباط جمعی کشور( روزنامه ها و واحد مرکزی خبر) شرکت کرده‌اند. طراحی سؤالات در پرسشنامه براساس الگو نگرش‌سنجی طیفی و با در نظر گرفتن 15 گویه انجام گرفته است. در پردازش داده‌ها نیز از نرم‌افزار SPSS بهره‌برداری شده است. دوره زمانی این پژوهش نیز زمستان 1385 بوده است .  در بعد محتوائی هم  نگرش پاسخگویان از 7 محور زیر مورد سنجش قرار گرفته است:

1ـ رسانه و فرهنگ عمومی

2ـ رسانه و همسان‌سازی اجتماعی

3ـ تفاوت رسانه‌ها در اعمال تغییر بر فرهنگ

4ـ رسانه و توسعه اجتماعی

5ـ مخاطب و رسانه

6ـ تعدد و بالندگی رسانه‌

7ـ رسانه‌های جدید و  سنتی

     برای تعیین میزان اعتقاد و یا عدم اعتقاد پاسخگویان به گویه ها، میانگین وزنی فراوانی پاسخ‌ها به‌عنوان ملاک سنجش مدنظر قرار گرفت و براساس جدول زیر میزان اعتقاد آنها سنجیده شد:

 

نگرش

میانگین وزنی (از 100)

اعتقاد

66    >  x > 100

عدم قطعیت در اعتقاد

50   > x  >   66

عدم اعتقاد

 0  >   x >  50

 

نتایج پژوهشی:

1ـ درخصوص نگرش روزنامه‌نگاران شرکت‌کننده در این تحقیق به موضوع رابطه فرهنگ عمومی و رسانه، 2 گویه در پرسشنامه ملحوظ گردیده بود. در گویه اول نظر ایشان در خصوص جمله «رسانه‌ها می توانند فرهنگ عمومی را تغییر دهند» مورد سنجش قرار گرفت. از کل تعداد شرکت‌کنندگان، 57/67% اعلام موافقت نموده و 27% دیگر نیز گزینه تا حدی موافقم را انتخاب کرده‌اند و فقط 7/2% نسبت به این جمله بی‌اعتقاد بودند. میانگین وزنی این گویه نیز معادل 25/82 بدست آمده که مبین اعتقاد مناسب پاسخگویان به این گویه می باشد.

     در گویه دوم ، نظر پاسخگویان در خصوص جمله «فرهنگ عمومی باعث تغییر در رویکرد رسانه‌ها می‌گردد» اخذ گردید. براساس جدول فراوانی آن  34/51%  از ایشان به این جمله اعتقاد داشته‌اند 43/32% تا حدی موافق بوده‌اند و 8/10% نیز اعلام مخالفت کرده‌اند. میانگین وزنی این گویه 52/72 محاسبه گردید که نشان دهنده وضعیت اعتقاد پاسخگویان به آن است.

    در بررسی مقایسه‌ای پاسخ‌های این دو گویه، بیش از 35% از پاسخگویان با هر دو گویه، اعلام موافقت داشته‌اند و فقط 5 نفر (7/2%) به هر دو گویه بی‌اعتقاد بوده‌اند. و 15 نفر نیز تا حدی موافق هر دو بوده‌اند. بر این اساس می‌توان نتیجه گرفت.:

      روزنامه‌نگاران شرکت کننده معتقدند رسانه‌ها و فرهنگ ضمن اینکه توان تأثیر و ایجاد تغییر بر یکدیگر را دارند لیکن توان و قدرت رسانه‌ها در این مقوله بیشتر است.

2-  در تکمیل بند فوق، 3 گویه با محور توان رسانه‌ها در همان‌سازی فرهنگی جوامع در نظر قرار گرفت. 64/21% از پاسخگویان در خصوص گویه «رسانه‌ها باعث همسان‌سازی فرهنگی جوامع می‌شوند» اعلام اعتقاد کرده‌اند و به همین میزان نیز با آن مخالفت داشته‌اند، نظر 25/51% از ایشان نیز «تا حدی موافقم» بوده است. بر این اساس میانگین وزنی اعتقاد به این گویه معادل 51/63 محاسبه گردیده که نشان از عدم قطعیت در اعتقاد ایشان دارد. از طرف دیگر از ایشان خواسته شده بود نظر خود را در خصوص گویه «رسانه‌ها موجود توان فرهنگ‌سازی ارزشهای خودی را ندارند» اعلام نمایند. 41/32% از آنان اعتقاد خود را اعلام کرده و 53/40% نیز به آن بی‌اعتقاد بودند. میانگین وزنی این گویه نیز 09/59 محاسبه گردید که باز هم نشان از عدم قطعیت در اعتقاد دارد. در سومین گویه از این محور 72/29 درصد از پاسخگویان معتقد «رسانه‌ها توانائی لازم برای مقابله با ارزشهای غیرخودی مخرب را ندارند» و در عین حال 64/48% از آنان نسبت به این جمله بی‌اعتقاد بودند. میانگین وزنی آن نیز 59 بدست آمده که مبین عدم قطعیت در اعتقاد است.

     در بررسی مقایسه‌ای نتایج دو گویه ابتدایی این محور 40 نفر از پاسخگویان (62/21%) با هر دو گویه مذکور موافق بوده‌اند و 70 نفر دیگر از ایشان (83/37%) اظهار  بی‌اعتقادی کرده‌اند. بر این اساس می‌توان نتیجه گرفت:

      پاسخگویان معتقدند تقریباً رسانه‌ها می‌توانند در فرآیند همسان‌سازی فرهنگی بین جوامع نقش موثری را ایفا کنند لیکن در برابر تغییرات مخرب ناشی از این همسان‌سازی توان مقابله مؤثری را به طور کامل دارا نیستند.

3ـ در خصوص محور نقش انواع رسانه‌ها بر اعمال تغییر بر فرهنگ، 2 گویه مدنظر قرار گرفت از ایشان خواسته شود نظر خود را در خصوص جمله «رسانه‌های دیداری بیش از مطبوعات در تغییر فرهنگی موثرند» اعلام نمایند. 67/75% از آنان به این جمله اعتقاد داشتند و فقط در حدود 8% اعلام مخالفت کرده‌اند. میانگین وزنی بدست آمده معادل 79/82 می‌باشد که اعتقاد ایشان را در خصوص توان بیشتر رسانه‌های دیداری به نسبت مطبوعات در اعمال تغییر بر فرهنگ را نشان می‌دهد. از سوی دیگر 53/40% از پاسخگویان معتقدند «رسانه به هرکدام به صورتی مجزا و متفاوت بر فرهنگ عمومی موثرند» و فقط 8/10% از ایشان با این جمله اعلام مخالفت نمودند. 24/43% دیگر تا حدی به این گویه اعتقاد داشته‌اند. میانگین وزنی این گویه معادل 63/69 بدست آمد که مبین اعتقاد نسبی ایشان به جمله مذکور می‌باشد. در مقایسه نتایج این دو گویه مشخص می‌گردد. 43/32% از پاسخگویان به هر دو جمله اعتقاد داشته و هیچ‌یک از آنان به طور همزمان با آن دو جمله مخالف نبوده‌اند. لذا می‌توان نتیجه گرفت:

      پاسخگویان معتقدند هرچند رسانه‌ها برحسب نوع و محتوا می‌توانند تأثیری متفاوت را بر رسانه داشته باشند. اما تأثیر رسانه‌ها دیداری بیش از سایرین است.

 4ـ در خصوص بررسی رابطه رسانه‌ با مفهوم توسعه اجتماعی از دیدگاه روزنامه‌نگاران، 2 گویه ملاک سنجش قرار گرفت. 37/78% از آنان معتقدند «رسانه‌ها از دستآوردهای توسعه اجتماعی هستند». در این میان 51/13% نیز اعتقادی چنین نداشته‌اند. با محاسبه میانگین وزنی این گویه عدد 43/82 بدست آمده است که معرف اعتقاد جمعی پاسخگویان است . در بررسی گویه دوم این محور، از پاسخگویان خواسته شد نظر خود را در خصوص جمله «توسعه اجتماعی در گرو تکثر رسانه‌ای است» بیان نمایند که در این میان 83/37% با‌ آن موافق بوده، 72/29% تا حدی اعلام موافقت کرده و 61/21 درصد هم مخالف بوده‌اند، میانگین وزنی این گویه معادل 57/66 بدست آمده که نشان‌دهنده عدم قطعیت در اعتقاد است. با بررسی جدول مقایسه‌ایی این دو گویه مشخص می‌شود 37% از پاسخگویان با هر دو گویه موافق بوده و در عین حال در حدود 8 درصد از ایشان با هر دو جمله مخالف بوده‌اند. لذا می‌توان نتیجه‌گیری نمود:

      پاسخگویان کاملاً معتقدند رسانه‌ها از دست‌آوردهای توسعه اجتماعی هستند لیکن اعتقاد ایشان به اینکه تکثر رسانه‌ها می‌تواند توسعه اجتماعی را فراهم آورد، قطعی نیست.

 5ـ در باب رابطه مخاطب با رسانه، پرسشنامه 3 سؤال را در محک اظهارنظر روزنامه‌نگاران قرار می‌دهد. 72/29% از آنان معتقدند، «مخاطبان اعتمادی به محتوای رسانه‌ها ندارند» 62/21% دیگر تا حدی موافقت داشته ولی 82/37 درصد اعلام مخالفت داشته‌اند، با این جواب میانگین وزنی این گویه معادل 62/61 بدست آمده که عدم قطعیت در اعتقاد جمعی را نشان می‌دهد. در دومین گویه این محور، بیش از 37 درصد از پاسخگویان معتقدند «در تنظیم محتوای رسانه‌ها ، نیازهای مخاطبان مدنظر قرار نمی‌گیرد». 43% تا حدی اعلام موافقت داشته‌اند و در حدود 16 درصد نیز با آن مخالف بوده‌اند. براساس محاسبه و میانگین وزنی این گویه، عدد 07/72 بدست آمده که اعتقاد پاسخگویان را به جمله مذکور نشان می‌دهد. در سومین سؤال از پاسخگویان خواسته شده بود. میزان اعتقاد خود را در خصوص جمله «رسانه‌های موجود، کاملاً بر فرهنگ عمومی و نیازهای جامعه توجه دارند» بیان نمایند. فقط در حدود 10 درصد با آن موافق بوده‌اند و در عوض 64/48 % نیز اعلام مخالفت داشته‌اند، بیش از 32 درصد نیز تا حدی موافق بوده‌اند. میانگین وزنی این گویه نیز 02/51 بدست آمده که نشان از بی‌اعتقادی پاسخگویان به این گویه می‌باشد. بر این اساس نتیجه‌گیری می‌شود:

      پاسخگویان معتقدند رسانه‌ها در تدوین محتوائی خود نیازهای مخاطب و شرایط حاکم بر فرهنگ عمومی را مدنظر قرار نمی‌دهند و باعث شده است مخاطبان اعتمادی به آنها نداشته باشند.

 6ـ در بررسی رابطه تعدد رسانه ها و تأثیر آن بر کیفیت محتوائی آنان، 2 سؤال مدنظر قرار داشت. 75/56 درصد از پاسخگویان معتقدند «افزایش کمی رسانه‌ها باعث بالندگی آنها نمی‌شود». 02/27% با این جمله تا حدی موافقت دارند و در حدود 13 درصد نیز اعلام مخالفت کرده‌اند. میانگین وزنی این گویه معادل 46/68 بدست آمده که معرف اعتقاد پاسخگویان به جمله مذکور است. درخصوص جمله «تعدد وسایل ارتباط جمعی باعث بروز هرج و مرج فکری در جامعه می‌گردد» 37/78 درصد از روزنامه‌نگاران شرکت‌کننده در این پژوهش با آن موافق نبوده ولی نزدیک به 19 درصد تا حدی یا کاملاً به این جمله اعلام موافقت کرده‌اند. میانگین وزنی معادل 09/49 بر این گویه مبین عدم اعتقاد جمعی ایشان به این جمله است .

     با توجه به مطالب فوق نتیجه‌گیری می‌شود که از نظر روزنامه‌نگاران، افزایش تعداد رسانه‌ها در جامعه نه می‌تواند باعث بالندگی آنها بشود و پویائی را برای آنان به ارمغان بیاورد و نه آنکه هرج و مرج فکری را در جامعه پدیدار می‌کند.

 7ـ از پاسخگویان خواسته شد در خصوص جمله «رسانه های جدید باعث افول توجه مخاطب به رسانه های سنتی می شود» اظهار نمایند، در این باب 54/40 درصد از ایشان به آن جمله اعتقاد داشته و آن را اعلام کرده‌اند و در عوض نزدیک به 22 درصد نیز اعلام مخالفت داشته‌اند، قریب 39 درصد نیز تا حدی با آن جمله موافق بوده‌اند. میانگین وزنی 9/59 برای این گویه مبین عدم قطعیت در اعتماد به گویه مذکور است .

     بر این اساس روزنامه‌نگاران توان جلب توجه مخاطب توسط رسانه‌های جدید و سنتی را میانه ارزیابی کرده‌اند و ظهور رسانه‌های جدید را بی‌تأثیر بر افول توجه مخاطب به رسانه‌های پیشین می‌دانند.

جدول زیر نمایشگر وضعیت کلی ، محور و گویه‌های مرتبط از نظر نوع نگرش پاسخگویان است:

 

 

 

 

 

 

ردیف

محور

گویه

میانگین

نگرش

1

رسانه و فرهنگ عمومی

رسانه‌ها می‌توانند فرهنگ عمومی را تغییردهند

25/82

اعتقاد

فرهنگ عمومی باعث تغییر در رویکرد رسانه‌ها می‌گردد

52/72

اعتقاد

2

رسانه‌ و همسان‌سازی اجتماعی

رسانه‌ها باعث همسان‌سازی فرهنگی جوامع مختلف می‌گردد

51/63

عدم قطعیت در اعتقاد

رسانه‌های موجود، توان فرهنگ‌سازی ارزشهای خودی را ندارند

09/59

عدم قطعیت در اعتقاد

رسانه‌ها توانایی لازم برای مقابله با ارزشهای غیرخودی مخرب را ندارند

59

عدم قطعیت در اعتقاد

3

تفاوت رسانه‌ها در تغییر فرهنگی

رسانه‌های دیداری بیش از مطبوعات در تغییر فرهنگی مؤثرند

79/82

اعتقاد

رسانه‌ها هرکدام بصورتی مجزا و متفاوت بر فرهنگ عمومی مؤثرند

63/69

اعتقاد

4

رسانه و توسعه اجتماعی

رسانه‌ها از دستاوردهای توسعه اجتماعی هستند

43/82

اعتقاد

توسعه اجتماعی در گرو تکثر رسانه‌ایی است

57/66

اعتقاد

5

مخاطب و رسانه

مخاطبان اعتمادی به محتوای رسانه‌ها ندارند

62/61

عدم قطعیت در اعتقاد

در تنظیم محتوای رسانه‌ها ؛ نیازهای مخاطبان مدنظر قرار نمی‌گیرند

07/72

اعتقاد

رسانه‌های موجود کاملاً به فرهنگ عمومی و نیازهای جامعه توجه دارند

62/51

عدم قطعیت در اعتقاد

6

تعدد و بالندگی رسانه

افزایش کمی رسانه‌ها، باعث بالندگی آنها نمیشود

46/68

اعتقاد

تعدد وسایل ارتباط جمعی باعث بروز هرج و مرج فکری در جامعه می‌گردد

09/49

عدم اعتقاد

7

رسانه‌ها جدید و سنتی

رسانه‌های جدید باعث افول توجه مخاطب به رسانه‌های سنتی می‌شوند

9/59

عدم قطعیت در اعتقاد

 

برداشت کلی تحقیق:

1ـ روزنامه‌نگاران شرکت‌کننده در این پژوهش بر این باورند که هرچند فرهنگ و رسانه دارای تأثیراتی متقابل بریکدیگرند. لیکن این رسانه‌ها هستند که می‌توانند با اعمال فرآیندهای اطلاع‌رسانی تأثیری بیشتر بر فرهنگ بگذارند. لازم به ذکر است فرهنگ‌شناسان نظری خلاف این دارند. آنها معتقدند فرهنگ که براساس بنیان‌های بسیار مستحکم بنا گردیده قدرتی ماورا رسانه داشته و پیام‌های منتشر شده از رسانه‌ها در برآیندی از رویکردی متناظر در گفتمان مسلط اجتماعی ، تأثیر خود را بر جای می‌نهند.

2ـ پاسخگویان معتقدند هرچند که رسانه‌ها می‌توانند در فرآیند همسان‌سازی فرهنگی جوامع نقش ایفا نمایند. اما این نقش آنچنان برجسته نیست. بدین‌لحاظ بر این باورند که رسانه‌ها نمی‌توانند فرهنگ خودی را در برابر تغییرات مخرب ناشی از فرآیند همسان‌سازی بطور کامل محافظت نمایند. این نظر ایشان در مقابل نظر قبلی پاسخگویان (بند فوق) قرار می‌گیرد و به نوعی مبین تزلزل در نظریه قدرت بلامنازع رسانه‌ها می‌باشند.

3ـ روزنامه‌نگاران توان تأثیرگذاری رسانه‌های دیداری را بر فرهنگ عمومی بیش از سایر رسانه‌ها می‌دانند. هرچند که معتقدند هریک از انواع رسانه‌ها ، تأثیری متفاوت را بر جریان تغییر فرهنگی جامعه می‌گذارد.

4ـ در بیان رابطه توسعه اجتماعی و رسانه‌ها ، پاسخگویان بر این باورند توسعه اجتماعی باعث بروز تکثر رسانه‌ائی می‌شود و در عین حال نمی‌توان جهش رسانه‌ائی را در شکل‌گیری توسعه اجتماعی به طور کامل مؤثر دانست.

5ـ پاسخگویان معتقدند، مخاطبان رسانه‌ها، اعتمادی به محتوای آنان ندارند و این بدان علت است که برنامه‌ریزان رسانه‌ائی نیازهای ایشان و شرایط حاکم بر فرهنگ عمومی جامعه را مدنظر قرار نمی‌دهند.

6ـ‌ در بحث نقش تعدد رسانه‌ها در شکل‌گیری بالندگی در وسائل ارتباط جمعی، روزنامه‌نگاران شرکت‌کننده در پژوهش معتقدند افزایش تعداد و توسعه کمی رسانه‌ها، عملاً هیچ تأثیری بر پویائی آنها ندارد، از سوی دیگر افزایش کانالهای انتشار پیام باعث بروز هرج و مرج فکری در جامعه نیز نمی‌گردد که قطعاً این اعتقاد بر مبنی «اصل آزادی انتخاب توسط مخاطب» شکل گرفته است.

7ـ و در آخر نیز ایشان بر این باورند رسانه‌های سنتی و جدید، هرکدام جایگاه خویش را در جامعه دارند و ورود رسانه‌های جدید نمی‌تواند باعث افول جایگاه رسانه‌های قدیمی نزد مخاطبان گردد و فقط به مخاطب کمک کند تا اطلاعات خود را از چند کانال جداگانه بدست آورد.

نظرات 1 + ارسال نظر
رکن آبادی پنج‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:42 ب.ظ

سلام برای شما دوستان خوبم آقای احمد پاکزاد و آقای اعتمادی آرزوی موفقیت دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد